صحبت هایه خودمه هیچ کپی درش وجود نداره

آرزو می کنم ارسال در تاريخ سه شنبه پنجم بهمن ۱۳۹۵ توسط خانمِ ع   بر تراسِ اتاقِ كوچكمان باران مى زندادغام مى شود بوىِ عشقمان با نمِ بارانتو شعر مى خوانى برايم من نگاه مى كنماشك مى ريزم ، مى خندى ...مى گويى ديوانه، من كنارتم حتى اگر مرا نبينىبغض مى كنم كه دِق مى كنم جانا اگر نبينمتنوازش مى كنى اين آبشار را...حلقه اى نقره اى در آسمانِ مهتابىِ چشمانت خود نمايى مى كندآه مى كشم كه عزيزم... دردت به جانم !مى خندى و پلك مى زنى....يك ستاره ى دنباله دار از چشمانت مى افتدآرزو مى كنمت !كه اينبار در خيال ،قولِ ماندن ندهى ...آرزو مى كنم بوى عطرت را، خودت را كنارمآرزو مى كنم شبِ مهتابىِ چشمانت را ...آرزو مى صحبت هایه خودمه هیچ کپی درش وجود نداره...ادامه مطلب

دل نوشته ارسال در تاريخ سه شنبه پنجم بهمن ۱۳۹۵ توسط خانمِ ع من حرف های یواشکیِ قبل از خواب را دوست دارم ،از همان حرفهایی که ته دلت مطمئنی پشتش دروغی نیست ،همان حرف هایی که فقط بعد از ساعت دوازه دلهایمان با هم میزنند ،آخر شب ها دلها دروغ نمیگویند ،میگویید نه؟کافیست یکنفر را بخواهید ،هرشب ناخودآگاه حرف هایتان زیباترین خصوصیِ دنیا میشوند ...اگر آن یکنفر را دارید ،شما خوشبخت ترین آدم هستید ،فقطلطفاًیکنفر رابرایهمیشه"خصوصی"بخواهید ... صحبت هایه خودمه هیچ کپی درش وجود نداره...ادامه مطلب

میتوانی از دوست داشتنم برگردی؟
دوست داشتن که خیابان نیست تاکسی بگیری بنشینی پیشانیت رابه شیشه بچسبانی آه بکشی وبرگردی به پیش ازآن، با دوست داشتنم کناربیا
مثل پیرمردها
که با لرزش دستهایشان کنار می آیند صحبت هایه خودمه هیچ کپی درش وجود نداره...

ترافیک ارسال در تاريخ سه شنبه پنجم بهمن ۱۳۹۵ توسط خانمِ ع سوار ماشین نشستی و پشت ترافیک با بوق ماشینای پشت سرت حرکت می کنیاهنگایی که داری گوش میدی بازم ابی میخونه.مدام زمزمه میکنی:این آخرین باره من ازت میخوام برگردی به خونه این آخره من ازت میخوام عاقل شی دیوونهدکمه اسانسور خونت بالا ترین نقطه ی برجه شهره که تو همیشه قراره چاییتو سیگارتو ساعت 12شب از کنار پنجره ای که کل خونرو گرفته بکشی و بخوری...درست اون گوشه ی پنجره شهرو داری نگاه می کنینمیدونم اون موقع چه شبکه ی مجازی هست که دلتنگی یک  مرد چهل ساله و به تصویر بکشه و راجعبش بتونه حرف بزنهمن فقط میدونم اون موقع ام ابی داره می خونهاون موقع ام ه صحبت هایه خودمه هیچ کپی درش وجود نداره...ادامه مطلب

 

صحبت هایه خودمه هیچ کپی درش وجود نداره...

 

هیچوقت در زندگی تان به خاطر احساس ترس عقب ننشینید.
همه ما بارها این جمله را شنیده ایم که :
بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟
مثلاً اینکه بمیرید؟
اما مرگ بدترین اتفاقی نیست که ممکن است برایتان رخ دهد…
بدترین اتفاق در زندگی این است که اجازه دهید در عین زنده بودن،
از درون بمیرید...

 

صحبت هایه خودمه هیچ کپی درش وجود نداره...